بازتاب عاشورا در رسانه های غربی
برگزاری آیینهای عزاداری حسینی(ع) هر ساله بازتابی واژگون در رسانههای خبری غرب پیدا میکند که اگرچه تکراری است اما بازخوانی دوباره آن میتواند زمینهساز اصلاح برخی رویکردهای افراطی باشد که در سالهای اخیر از سوی رهبر معظم انقلاب بارها درباره آن هشدار داده شده است.
به گزارش خبرنگار مهر، درست همزمان با روشن شدن شمعهای شام غریبان در تکایا وهیأتهای عاشورایی سراسر جهان اسلام، دمیدن در آتش انعکاس جهانی مناسکی که ازنگاه مراجع عظام تشیع جز «انحراف» نمیتوان نامی بر آن گذاشت، در دستور کار بخش عمدهای از رسانههای غربی قرار گرفت. رویکرد رسانهای برخی بنگاههای خبری غرب در بازتاب گسترده عزاداری طیف محدودی از شیعیان که در قالب دستههای قمهزنی برگزار میشود باید مورد توجه واقع شود. رویکردی که البته تازه نیست اما در برابر تکرار هرساله آن، هشدار هرساله را هم نمیتوان بیراه دانست.
نتیجه جسجوی 24 ساعت گذشته عبارت «ashura» در گوگل
رسانههای خبری همچون رویترز، یاهونیوز، بیبیسی، ایبیسی و غیره طی دو روز گذشته علاوهبر انتشار گزارشهای تصویری پرشمار از مراسمات قمهزنی ذیل عنوانی همچون «فستیوال عاشورا» این گزارشها را تبدیل به اخبار تاپ صفحات اصلی خود کردند تا به زعم خود مخاطبان جهانی را در جریان یکی از مهمترین رویدادهای خبری گذاشته باشند.
نکته مهم در تحلیل این رفتار سوء رسانهای این است که از نظر آماری و با اشراف بر واقعیت آیینهای عاشورایی برگزار شده در نقاط مختلف جهان اسلام آنچه تحت عنوان «فستیوال عاشورا» در این رسانهها منعکس میشود تنها بخش کوچک و ناچیزی از جریانی عظیم است که فرم و محتوای اصیل آن نسبتی با این تصاویر خونآلود و در مواردی حتی مشمئزکننده ندارد.
عاشورا رویترز
گزارش تصویری رویترز از عزاداری روز عاشورا همانطور که اشاره شد رویکرد جهتدار و هدفمند رسانههای غربی در اینگونه انعکاس دادن یک آیین شیعی نه تنها تازه نیست که دیگر میتوان آن را بهعنوان رفتار طبیعی این جریان رسانهای توصیف کرد اما سوی دیگر میدان لزوم توجه به الزامات خنثیسازی این رویکرد است.
عاشورا یاهو صفحه اصلی سایت خبری یاهو
عاشورا؛ رسانه شیعه
بهرهمندی از پیام عاشورا و استفاده از ظرفیتهای رسانهای این حماسه بزرگ در تاریخ تشیع همواره مورد تأکید علما و بزرگان دین بودهاست. مفهومی که هشدار درباره آن همواره مدنظر و مورد تأکید مقام معظم رهبری هم بودهاست. بهعنوان مثال ایشان در سال 68 در سخنانی تصریح کردهاند: «چرا امام صادق(علیهالسلام) - طبق روایت- فرمودند که هر کس یک بیت شعر درباره حادثه عاشورا بگوید و کسانی را با آن بیت شعر بگریاند، خداوند بهشت را بر او واجب خواهد کرد؟ چون تمام دستگاههای تبلیغاتی، برای منزوی کردن و در ظلمت نگهداشتن مساله عاشورا و کلا مساله اهلبیت، تجهیز شده بودند تا نگذارند مردم بفهمند چه شد و قضیه چه بود. تبلیغ، اینگونه است.» مقام معظم رهبری از همان روز تاکنون هرآنجا که اشارهای به حادثه عاشورا داشتهاند بر لزوم بهرهگیری از ظرفیتهای رسانهای و انتقال مفاهیم جاودانه این حماسه هم تأکید کردهاند و این رویکردی است که همواره و از سوی قاطبه علمای شیعه مورد توجه بودهاست. وهن دین؛ یک خط قرمز حیاتی در راستای همین اهمیت است که فقها در مواجهه با استفتاء پیرامون حرکتهایی از جنس «قمهزنی» مهمترین شرط اعلام نظر را «عدم وهن دین» اعلام میکنند. مروری بر اهم دیدگاه مراجع در زمینه بدعتهایی همچون قمه زنی در آیینهای عزاداری مهمترین استدلال برای عدم توجه صرف به «عمل» و در نظر داشتن «بازتاب عمل» در مواردی از این دست است.
عاشورا بیبیسی
آیا آنچه امروز بهعنوان اصلیترین دستاویز رسانههای غربی در انعکاس گسترده تصاویر خونآلود دستههای قمهزنی در دستور کار قرار دادهاند را نمیتوان مصداق «وهن» دانست؟ آنچه جریانهای رسانهای غرب از محرم و آیینهای عاشورایی مخابره میکنند تا چه اندازه منطبق بر ماهیت رسانهای عاشورا برای بازشناسی باورهای تشیع در سطحی جهانی است؟ این گزارش صرفا بهانهای بود برای طرح این پرسشها؛ پرسشهایی که البته به نظر نمیرسد پاسخ به آنها در دنیای رسانهای امروز چندان دشوار باشد.
پيشينه مبارزه حق و باطل به تاريخ پيدايش انسان بر مي گردد؛ زيرا در يك سو ستم ها، حق كشي ها و جنايت ها به نمايش گذاشته شده اند و در سوي ديگر عدالت، حق و انسانيت ظهور نموده اند. جمله: “كل يوم عاشورا و كل ارض كربلا” نشان دهنده اين پيوستگي و تداوم خط درگيري حق و باطل در همه زمان ها و مكان ها است. در اين ميان واقعه كربلا روشنترين نمونه، مبارزه حق و باطل و سمبل و نماد آن براي هميشه تاريخ است. امام حسين(ع) به منظور دفاع از دين، آزادي و عدالت قيام نمود و همه خوبي ها را به نمايش گذاشته و قيام او نماد همه زيبايي ها است. در آن سوي حادثه يزيد و يزيديان قرار دارند، كه سمبل همه زشتي ها و بدي ها قرار داشتند. امام حسين(ع) در برابر بيعت خواستن يزيد فرمود: “ناپاك، ناپاك زاده مرا بين دو چيز: شمشير و ذلت مخيّر قرار داده، امّا ذلّت از ما دور است". (1) در كلمات امام حسين(ع) دو پيام مهم وجود دارد: 1- عدم تسليم در برابر ستم كه حكايت از آزاديخواهي او دارد. 2- وجود رهبران ستمگر كه به ستمگري مي پردازند. طبيعي است، در هر زماني آزادي خواهان در برابر آزادي ستيزان قرار مي گيرند و شعار “كل ارض كربلا و كل يوم عاشورا” تكرار مي شود. از اين رو امام راحل فرمود: “اين كلمه “كل يوم عاشورا و كل ارض كربلا” يك كلمه بزرگي است… همه روز بايد ملّت ما اين معنا را داشته باشد كه امروز، روز عاشورا است و ما بايد مقابل ظلم بايستيم… قضيّه كربلا منحصر به يك جمعيت هفتاد و چند نفري و يك سرزمين كربلا نبوده، همه زمين ها بايد اين نقش را ايفا كنند". (2) امام حسين(ع) در جاي ديگر از درگيري حق و باطل سخن به ميان آورده و به دفاع از حق گرايي و باطل زدايي پرداخت: “ألا ترون إلي الحق لا يعمل به و إلي الباطل لا يتناهي عنه… (3) يكي از پيام هاي قيام امام (ع) اين است، كه مبارزه حق و باطل اختصاص به زمان و مكان خاصي نداشته و هر گاه حق، آزادي و دين در خطر باشند، بايد به دفاع از آن ها پرداخت. امام خميني(ره)در شكل گيري قيام و هشت سال دفاع مقدس از قيام عاشورا الهام گرفته، هر روز را عاشورا خواند. او در ايام جنگ فرمود: “امروز روز عاشوراي حسيني است. امروز ايران كربلا است. حسينيان آماده باشيد". (4) امام در پيامي به مناسبت هفده شهريور فرمود: “هفده شهريور، مكرّر عاشورا و ميدان شهدا مكرّر كربلا و شهداي ما مكرّر شهداي كربلا و مخالفان ما مكرّر يزيد و وابستگان او هستند". (5) در اين باره محقق سرشناس تاريخ اسلام “هاشم معروف حسني” مي نويسد: “ما يقين داريم، كه اگر حسين(ع) در زمان ما بود، از قدس، جنوب لبنان و بيشتر مناطق اسلامي، كربلاي دومي مي ساخت و همان موضعي را مي گرفت، كه در برابر معاويه و يزيد ايستاد… “. (6) بنابراين جمله، هر روز عاشورا است و هر زمين كربلا، بيانگر آن است، كه بايد در همه زمان و در هر جا در مقابل باطل و ستم ايستادگي كرد.
پي نوشت ها:
1. مسعودي، اثبات الوصيه، قم، انصاريان، چ سوم، 1426ق، ص166؛ عبد الرزاق مقرّم، مقتل الحسين(ع)، بيروت، مؤسسه الخرسان للمطبوعات، 1426ق، ص84، 213، 244. (نرم افزار سيره معصومان) 2. حضرت امام خميني، صحيفه امام، تهران، موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني، چ چهارم، 1386ش، ج10، ص122. (نرم افزارصحيفه امام) 3. ابن شهر آشوب، مناقب آل أبي طالب، قم، مؤسسه العلامه للنشر، 1379ق، ج4، ص68؛ موفق بن احمد خوارزمي، مقتل الحسين، قم، انوار الهدي، چ دوم، 1423ق، ج2، ص7. (نرم افزار سيره معصومان) 4. صحيفه امام، پيشين، ج21، ص11. 5. همان، ج9، ص445. 6. هاشم معروف الحسني، الانتفاضات الشيعيّه، قم، منشورات رضي، 1404ق، ص 387.
امام حسين (ع) و حكايت زيستن و شهادتش و لحن گفتار و ابعاد كردارش، نه تنها نمونه يك بزرگمرد تاريخ را براي ما مجسم مي سازد، بلكه آيينه تمام نماي فضيلت ها، بزرگ منشي ها، فداكاريها، جان بازي ها، خداخواهي ها و خدا جوييها است، او به تنهايي مي تواند سعادت بشريت را ضامن گردد. حضرت دراين باره مي فرمايد:
سبقتُ العالمين الي المعالي بحُسن خليقه و علو همه
و لاح بحكمي نور الهدي في دياجي من ليالي مدلهمه
يريد الجاحدون ليطفئوه و يأبي الله إلا أن يتمه
با خوش خلقي و بلند همتي از همه جهانيان به مقامات بلند پيش گرفتم. نور هدايت در شب هاي ديجور با حكمت من درخشيد. منكران مي خواهند اين نور را خاموش كنند و اما خداوند كه ميخواهد آن را تمام و كامل گرداند. (1)
علائلي در كتاب “سمو المعني “مي نويسد: ما در تاريخ به مردان بزرگي برخورد مي كنيم كه هر كدام در جبهه و جهتي، عظمت و بزرگي خويش را جهانگير ساختهاند. يكي در شجاعت، ديگري در زهد، آن ديگر در سخاوت، و… اما شكوه و بزرگي امام حسين (ع) حجم عظيمي است كه ابعاد بي نهايتش هر يك مشخص كننده ي يك عظمت فراتر از تاريخ است. گويا او جامع همه والايي ها و فرازمندي هاست. (2)
آري مردي كه وارث بي كرانگي نبوت محمدي، وارث عظمت عدل و مروت علوي، وارث جلال و درخشندگي فضيلت فاطمي است، چگونه نمونه برتر و والاي عظمت انسان و نشانه ي آشكار فضيلت هاي خدايي نباشد؟
در اين جا به گوشه اي از فضائل اخلاقي آن حضرت مي پردازيم هر چند بايد بگوييم:
كتاب فضل تو را آب بحر كافي نيست كه تر كنم سر انگشت و صفحه بشمارم
1- نماز و عبادت امام حسين (ع) همه پيام آوران خدا و امامان(عليهمالسلام) خدا را خالصانه و عاشقانه مي پرستيدند، اما حسين عليه السلام عبادت و پرستش ويژه اي داشت، چرا كه از هنگامي كه نور وجودش در جان مادرش فاطمه(عليهاالسلام) پديد آمدتا آن لحظاتي كه سر نوراني اش بر فراز نيزه هاي جاهليت اموي قرار گرفت (هميشه و همه جا به ستايش و سپاس و تسبيح و تنزيه خدا، مشغول بود و تلاوت كتاب خدا از او شنيده مي شد.
امام به عبادت بسيار علاقهمند بودند. شخصي خطاب به حضرت سجاد(ع) عرض كرد: چرا پدرت كم اولاد است؟ حضرت فرمود: تعجب مي كنم كه من چگونه متولد شده ام ؛ زيرا پدرم در هر شب و روزي هزار ركعت نماز به جاي مي آورد. (3)
حضرت مهدي فرمود: جدم حسين عليه السلام ركوع و سجودش طولاني بود. (4)
حضرت بارها پياده به خانه خدا شتافت و مراسم حج را برگزار كرد. (5)
2- تسليم در برابر خدا:
از امام حسين عليه السلام پرسيدند، چگونه صبح كردي؟ فرمود: صبح كردم در حالي كه پرودگارم، بالاي سرم و آتش پيش رويم، مرگ جويندهام و حساب الهي فراگيرم مي باشد. چنين روزي من، در گرو كردار خويشم. نه آنچه دوست دارم پيدا مي كنم، و نه آنچه نمي پسندم از خود مي رانم. توان هيچ يك را ندارم و همه كارها در اختيار ديگري است.
اگر بخواهد عذابم مي كند و اگر بخواهد از من مي گذرد. بنابراين، كدام فقيري از من نيازمندتر است؟ !(6)
3- خوف و خشيت امام حسين (ع):
از صفات برجسته امام حسين عليه السلام، شدت خوف از خدا و درك عظمت او بود، به گونه اي كه هنگام وضو ساختن براي عبادت و نماز و تقرب به سوي پروردگار، رنگ چهره اش دگرگون مي گشت و اعضا و اندام هايش به لرزه مي افتاد. برخي از سر شگفتي، از شدت خوف و پرواي او پرسيدند كه فرمود:
“لا يأمن يوم القيامه الا مَن خاف الله في الدنيا؛ در روز قيامت تنها كساني امنيت خواهند داشت كه در دنيا از پروردگار خويش پروا داشته باشند". (7)
امام وقتي وضو مي گرفت رنگش پريده و پاهايش مي لرزيد. علت اين كار را پرسيدند فرمود: “حق لمن وقف بين يدي الملك الجبار ان يصفر لونه و ترتعد مفاصله؛ سزاوار است براي كسي كه در مقابل خداي با جبروت ايستاده رنگش زرد شود و پاهايش بلرزد. “(8)
همين حالت معنوي بود كه استجابت دعا را به دنبال داشت. امام سجاد(ع) فرمود: كوفيان نزد امام علي آمده، از نيامدن باران شكايت كردند و گفتند: از خدا براي ما باران بخواه، اميرمؤ منان به حسين(ع) فرمود: برخيز و از خداوند طلب باران كن!(9) و خداوند به دعاي آن حضرت باران سيلآسا فرستاد.
4- تواضع:
شخصيت حسين بن علي (ع) چنان بلند و دور از دسترس و پر شكوه بود كه وقتي با برادرش امام مجتبي (ع)، پياده به كعبه مي رفتند، همه بزرگان و شخصيت هاي اسلامي به احترامشان از مركب پياده شده، همراه آنان راه ميپيمودند.
احترامي كه جامعه براي حسين (ع) قائل بود بدان جهت بود كه او با مردم زندگي مي كرد؛ از آنان و معاشرتشان كناره نمي جست؛ با جان جامعه هماهنگ بود، و بالاتر از همه، ايمان به خداوند او را غمخوار و ياور مردم ساخته بود.
روزي از محلي عبور كرد، عده اي از فقرا بر عباهاي پهن شده نشسته بودند و نان خشكي مي خوردند، تعارفش كردند و امام هم پذيرفت، نشست و تناول كرد و بيان داشت: خداوند متكبران را دوست نمي دارد. (10)سپس فرمود: دعوت شما را اجابت كردم، شما هم دعوت مرا بپذيريد. آنها دعوت حضرت را پذيرفتند و همراه امام رفتند، حضرت دستور داد هر چه در خانه موجود است بياورند، و بدين ترتيب پذيرايي گرمي از آنان به عمل آمد، نيز درس تواضع و انسان دوستي را با عمل خويش به جامعه آموخت. (11)
5- بخشش و كرامت امام حسين (ع):
عربي بياباني خدمت امام آمد و گفت: ضامن شده ام كه ديه كامله اي را بپردازم ؛ اما توان آن را ندارم، ناچار نزد بخشنده ترين مردم ؛ يعني شما خاندان پيامبر آمدم.
حضرت فرمود: سه سؤ ال از تو مي كنم، اگر به يكي پاسخ دادي، يك سوم مال را به تو مي دهم، اگر به دو سؤ ال پاسخ دادي، دو سوم مال و اگر به سه سؤ ال پاسخ دادي، همه آن مال را عطا خواهم كرد.
مرد عرب گفت: شما از خاندان علم و فضيلتي، چگونه مي توانم جواب سوالات كسي همانند شما را بدهم !
فرمود: از جدم فرستاده خدا شنيدم “المعروف بقدر المعرفه؛ باب معروف و بخشش را به اندازه معرفت مردم بگشاييد".
مرد عرب گفت: پرسش هايت را بگو، اگر بدانم پاسخ مي گويم و اگر نه، از شما ياد مي گيرم.
حضرت فرمود: افضل عمل ها چيست؟ اعرابي گفت: ايمان به خدا.
امام فرمود: چه چيز سبب نجات مردم از هلاكت و نابودي است؟
عرب گفت: توكل و اعتماد بر خداوند.
امام فرمود: زينت انسان چيست؟ عرب گفت: علمي كه همراه عمل باشد.
امام فرمود: اگر اين شرافت را نيافت، چه؟ عرض كرد: مالي كه با آن مروت و جوانمردي باشد.
حضرت فرمود: اگر اين را هم نداشته باشد؟ گفت: فقر و پريشاني كه با صبر و شكيبايي توام گردد.
امام فرمود: اگر اين را نيز نداشت؟ مرد عرب گفت: لايق چنين آدمي آن است كه صاعقه اي از آسمان فرود آيد و او را بسوزاند!
در اين حال امام خنده اش گرفت، سپس كيسه اي كه در آن هزار دينار سرخ بود و انگشتري كه نگين آن دويست درهم مي ارزيد به او عطا كرد و فرمود: با اين طلاها ديه را بده و پول اين انگشتر را صرف زندگيات كن.
اعرابي اين آيه را تلاوت كرد: “الله اعلم حيث يجعل رسالته". (12)
مردي از انصار خدمت امام آمده تا در خواستي كند، حضرت فرمود: آبروي خود را نگهدار، و حاجت خود را در نامهاي نوشته بياور، كه خواستهات را به خواست خدا بر آورده سازم.
نوشت: فردي پانصد دينار از من طلب دارد و با اصرار آن را مي خواهد، به او بفرما به من مهلت دهد.
چون امام نامه را خواند، وارد منزل شد، كيسه اي كه هزار دينار داشت بيرون آورد و به او فرمود: با پانصد دينار آن بدهي خود را بپرداز و با پانصد دينار ديگر زندگي خود را بچرخان و جز نزد يكي از اين سه نفرحاجت مبر: ديندار، جوانمرد، يا داري شرافت خانوادگي. ديندار، دين خود را (با برآوردن حاجتت) حفظ مي كند؛ جوانمرد، از مردانگي خود شرم مي برد (كه پاسخت را ندهد) اما با شرافت مي فهمد با رو انداختن به او از آبروي خود گذشتي، از اين رو در حفظ آبرويت ميكوشد. (13)
پرداخت بدهي
عمرو بن دينار گويد: امام حسين نزد اسامه بن زيد رفت، كه بيمار بود. وي ناله كنان گفت: واي از اين غم! بدهي من شصت هزار درهم است. فرمود: همه بدهي تو بر عهده من، آن را مي پردازم. عرض كرد: مي ترسم بميرم، فرمود: تا بدهي تو را نپرداختم نخواهي مرد. حضرت پيش از مرگ بدهي او را پرداخت. (14)
آزاد كردن غلام
انس ميگويد: خدمت امام حسينبودم. كنيزي داخل شد و يك شاخه گل خدمت امام هديه كرد. امام وي را آزاد ساخت، هنگامي كه از علت اين كار سؤال كردم فرمود: خداوند اين ادب را به ما آموخته كه ميفرمايد: “وَإِذَا حُيِّيتُم بِتَحِيَّهٍ فَحَيُّواْ بِأَحْسَنَ مِنْهَآ؛(15) چون به شما درود فرستاده شد، به بهتر از آن درود بگوييد. ” سپس اضافه فرمود: تحيت بهتر، آزاد كردن اوست. “(16)
عذر خواهي امام از كمي بخشش
مردي اعرابي وارد مدينه شد و سراغ كريم ترين مردم را گرفت، امام حسين را معرفي كردند، وارد مسجد شد و آن بزرگوار را در حال نماز يافت، پشت سر آن بزرگوار ايستاد و اين شعر را خواند:
لم يخب الان مَن رجاك و مَن حرّك مِن دون بابك الحلقه
انتَ جواد و انتَ معتمد ابوك قد كان قاتل الفسقه
لو لا الذي كان من اوائلكم كانت علينا الجحيم منطبقه
آنكه به تو اميدوار شد، نا اميد نگشته، كسي كه بر در خانه آمده، به اميد بخشش آمده است.
تو بخشنده و مورد اعتمادي. پدرت كشنده فاسقان بود.
اگر هدايت جد و پدرت نبود، آتش جهنم ما را فرا مي گرفت.
امام حسين نمازش را سلام داد و به قنبر فرمود: آيا از مال حجاز چيزي باقي مانده است؟
گفت: بله، چهار هزار دينار باقي مانده است.
فرمود: آن را بياور كه نيازمند حقيقي آن آمده است.
قنبر دينارها را آورد، امام دو برد خود را از تن در آورد و دينارها را در آن پيچيد، زيرا به خاطر كم بودن دينارها از اعرابي خجالت كشيد و فرمود: ” اين مقدار دينار را بگير. به خاطر كمي آن از تو عذر مي خواهم و بدان كه نسبت به تو مهربانم.
اگر در آينده وسيله فراهم شد ثروت سرشاري به تو خواهم داد اما مردم زمان بيگانه پرستند و اينك دست ما خالي است". اعرابي دينارها را گرفته و گريه مي كرد! امام فرمود: شايد آنچه عطا كردم به تو كم است كه گريه مي كني؟!
اعرابي گفت: نه، گريه من براي اين است كه چرا اين دست هاي باسخاوت زير خاك خواهد رفت. (17)
شعيب بن عبد الرحمن خزاعي مي گويد:
چون حسين بن علي (ع) به شهادت رسيد، بر پشت مباركش آثار پينه مشاهده كردند، علتش را از امام زين العابدين (ع) پرسيدند، فرمود: اين پينه ها اثر كيسه هاي غذايي است كه پدرم شبها به دوش مي كشيد و به خانه زنهاي شوهر مرده و كودكان يتيم و فقرا مي رسانيد. (18)
6- بزرگواري حتي با دشمن:
در آستانه محاصره اقتصادي در كربلا، شمر در مجلس ابن زياد برخاست و گفت: فرزندان ام البنين از قبيله ما مي باشند براي آنان امان نامه تنظيم كن. ابن زياد براي حضرت ابوالفضل العباس و عبدالله و جعفر و عثمان امان نامه نوشت. شِمر آن را برداشته نزديكي خيام اباعبدالله(ع) آمد و با صداي بلند فرزندان ام البنين را فراخواند اما كسي جواب نداد. امام اظهار داشت: جواب شمر را اگر چه فاسق است بگوييد؛ زيرا از قبيله مادر شما است. حضرت عباس(ع) پيش رفت و پرسيد: چه مي گويي؟
شِمر گفت: براي شما امان نامه آوردهام، دست از حسين برداريد كه همه شما در امانيد!
حضرت عباس پاسخ داد: نفرين بر تو اي شمر! خدا تو و ابن زياد نويسنده را لعنت كند، اي دشمن خدا! آيا به ما دستور مي دهي از ياري برادرمان حسين عليه السلام دست برداريم و از دشمنان خدا اطاعت كنيم؟ (19)
پي نوشت ها:
1- بحار الانوار، ج44، ص194.
2- سمو المعني، ص 104.
3- ويژگيهاي امام حسين، ص 95.
4- شيخ عباس قمي، نفس المهموم، 104.
5- مناقب ابن شهر آشوب، ج 3، ص 224؛ اسد الغابه، ج، 2 ص 20.
6- بحار الانوار، ج 73، ص15.
7- همان، ج 44، ص 192.
8- جامع الاخبار، ص 76.
9- موسوعه كلمات الامام الحسين، ص 133.
10- نحل(16) آيه 22.
11- تفسير عياشي، ج 2، ص 257.
12- بحار الانوار، ج44، ص 196.
13- تحف العقول، ص 178، چاپ بيروت.
14- بحار الانوار، ج44، ص 189.
15. نساء (4) آيه (86).
16- همان، ص 195.
17- مناقب ابن شهر آشوب، ج 4، ص65.
18- همان، ج 2 ص 222.
19- سيد ابن طاووس، لهوف، ص 87.
پرسش:
معناي عبارت “أنا قتيل العبرات” چيست و آيا اين جمله از امام حسين عليه السلام است؟
پاسخ:
“أنا قتيل العبرات” يعني من كشته اشك هايم. اين سخن از امام حسين عليه السلام مي باشد، و احاديث مختلفي از آن حضرت نقل شده، كه داراي اين مضمون مي باشد، چنانكه در حديثي فرمود: “أنا قتيل العبره لايذكرني مؤمن الا بكي؛ من كشته اشكم، هيچ مؤمني مرا ياد نميكند، مگر آن كه اشك در چشمانش سرازير مي شود". (1)
در واقع “قتيل العبرات” از لقبهاي حضرت سيد الشهدا(ع) مي باشد. اين واژه در زيارتنامه هاي شهيد كربلا بسيار آمده است، از جمله: “و صلّ علي الحسين المظلوم، الشهيد الرشيد قتيل العبرات و أسير الكربات"(2)
در مورد زمان صدور جمله “أنا قتيل العبرات” مطلبي به دست نياورديم.
از امام صادق(ع) نيز روايت شده، كه امام حسين(ع) فرموده است: “أَنَا قَتِيلُ الْعَبْرَه لَا يَذْكُرُنِي مُؤْمِنٌ إِلَّا بَكَي" و ايشان در حديث ديگر نقل مي كند، كه امام حسين(ع) فرموده: “أَنَا قَتِيلُ الْعَبْرَه قُتِلْتُ مَكْرُوباً” (3)
پي نوشت ها:
1. شيخ صدوق، أمالي، بيروت، اعلمي، چ پنجم، 1400ق، ص137؛ فتال نيشابوري، روضه الواعضين، قم، انتشارات رضي، چ اول، بي تا، ج1، ص387. (نرم افزار سيره معصومان)
2. شيخ عباس قمي، مفاتيح الجنان، زيارت امام در روز عيد فطر و قربان؛ زيارت اربعين.
3. ابن قولويه، كامل الزيارات، نجف، مرتضوي، چ اول، 1356ق، ص109. (نرم افزار سيره معصومان).
منبع:مرکز پاسخگویی دینی