فلسفه عزاداری
پرسش:
ممكن است برخي معتقد باشند كه عزاداري براي كسي كه در 1400 سال پيش كشته شده است چه نفعي براي او يا ما دارد؟ اين عزاداري ها صرفا اتلاف عمر و اموال است و نفعي بر آن مترتب نيست؟
پاسخ:
در خصوص عزاداري براي امام حسين(ع) بايد گفت: عزاداري براي كساني كه از دنيا رفته اند امر منطقي و فطري است. سر گذشت اقوام گذشته نيز نشان مي دهد، اگر عزيزي- از خانواده اي و يا يكي از شخصيت هاي مهم از دنيا مي رفت، مدت ها مردم براي آنان عزاداري مي نمودند. البته شيوه عزاداري به حسب بافت فرهنگي تفاوت داشت. امروزه نيز همين فرهنگ وجود دارد. مردم براي عزيزان از دسته رفته و كشته شدند قهر مانان پاسداشت و مراسم مي گيرند تا ياد وخاطره فدا كاري آنان در تاريخ بماند و نسل هاي بعد از فداكاري آنان آگاه شوند. آيا اين طور نيست كه بزرگداشت برخي از بزرگان علمي مانند ابوعلي سينا، حافظ، سعدي و يا هر شخصيت خدمتگزار و مفيدي كه خدمت بزرگي به فرهنگ، تمدن، تاريخ و جامعه داشته نه تنها قدرداني از اين خدمت ها، بلكه تشويق نسل حاضر به الگو گيري از آنها مي باشد.
عزاداري براي امام حسين(ع) نيز امر منطقي و مبتني بر عقل و شرع مي باشد، زيرا عزاداري براي امام تجليل از فداكاري يك شخصيت جهاني است كه همه زندگي خود و خانواده اش را فداي دين، فرهنگ عزت و ظلم ستيزي نمود. تجليل از اين شخصيت، تجليل از همه خوبي ها است، افزون بر آن عزاداري براي امام حسين(ع) فوايد و آثاري دارد كه به خاطر آن به اين امر تاكيد شده است، چنانكه معصومان(ع) هم خود براي امام حسين(ع) عزاداري و هم ديگران را به اين امر سفارش مي كردند، لذا بايسته است فلسفه عزاداري مورد تجزيه و تحليل قرار گيرد.
عزاداري براي حضرت داراي آثار و فوايد فراواني است از جمله:
الف. محبت و دوستي
قرآن و روايات، دوستي خاندان رسول اكرم(ص) را لازم دانسته است. (1) دوستي لوازمي دارد. دوستدار صادق، كسي است كه شرط دوستي را - چنان كه بايد و شايد - به جا آورد. يكي از مهمترين لوازم دوستي، همدردي با دوستان در مواقع سوگ و اظهار سرور و شادي در شادي آنان است. از اين رو در احاديث، بر برپايي جشن و سرور در ايام شادي اهلبيت(ع) و ابراز حزن و اندوه در مواقع سوگ آنان، تأكيد شده است. حضرت علي(ع) ميفرمايد: شيعه و پيروان ما در شادي و حزن ما شريكند. دارايي و جان خويش را در راه ما بذل مي كنند، آنان از ما هستند و بازگشت شان به سوي ما است. (2) امام صادق(ع) نيز فرمود: شيعيان ما پارهاي از وجود ما هستند و از زيادي گل ما آفريده شدهاند؛ آن چه كه ما را بدحال يا خوش حال ميسازد، آنان را بدحال و خوش حال ميگرداند. (3)
بر اين اساس وظيفه عقلاني و شرعي، ايجاب ميكند كه در ايام عزاداري اهلبيت(ع)، حزن و اندوه خود را به “زبان حال” يعني با اشك، آه، ناله و زاري… مانند افراد غمزده اظهارنمايم. امام رضا(ع) به ريان بن شبيب، كه روز اول محرم به محضر حضرت شرفياب شد، فرمود: اي پسر شبيب! اگر بر مصيبتي گريه مي كني، بر حسين بن علي گريه كن، چون كه آن بزرگوار را همانند گوسفند سر بريدند و همراه او هيجده تن از اهل بيت او -كه در زمين همانندي نداشتند- به شهادت رسيدند. در حزن ما محزون و در شادي ما شاد باش. (4)
ب. انسانسازي:
از آن جا كه در فرهنگ شيعي، عزاداري بايد از سر معرفت و شناخت باشد؛ همدردي با آن عزيزان، در واقع يادآوري فضايل، مناقب و آرمانهاي آنان است. بدين شكل، آدمي را به سمت الگوپذيري از آنان سوق ميدهد. فردي كه با معرفت در مجالس عزاداري، شركت ميكند، شعور و شور و شناخت و عاطفه را درهم ميآميزد. در پرتو آن، انگيزهاي قوي در او پديدار مي گردد. هنگام خروج از مراسم عزاداري مانند محبي ميشود كه فعّال و شتابان به دنبال پياده كردن اوصاف محبوب در وجود خويشتن است.
ج. جامعه سازي:
هنگامي كه مجلس عزاداري، موجب انسانسازي گشت، تغيير دروني انسان به عرصه جامعه نيز كشيده ميشود. آدمي ميكوشد تا آرمانهاي اهلبيت(ع) را در جامعه حكم فرما كند. به بيان ديگر، عزاداري بر اهلبيت(ع) با يك واسطه زمينه را براي حفظ آرمانهاي آنان و پياده كردن آن ها فراهم ميسازد. به همين دليل ميتوان گفت: يكي از حكمتهاي عزاداري، ساختن جامعه بر اساس الگوي ارائه شده از سوي اسلام است.
د. انتقال دهنده فرهنگ شيعي به نسل بعد:
كسي نميتواند منكر اين حقيقت شود كه نسل جديد در سنين كودكي، در مجالس عزاداري با فرهنگ اهلبيت(ع) آشنا ميشوند. عزاداري و مجالس تعزيه، يكي از عناصر و عوامل برجستهاي است تا آموزههاي نظري و عملي امامان- به ويژه امام حسين(ع) - به نسلهاي آينده منتقل شود. مراسم عزاداري، به دليل قالب و محتوا، بهترين راه براي تعليم و تربيت نسل جديد و آشنايي آنان با گفتار و كردار اهلبيت(ع) است.
هـ. زنده نگه داشتن و ترويج دائمي مكتب:
احيا و زنده داشتن نهضت عاشورا موجب زنده نگه داشتن و ترويج دائمي مكتب قيام و انقلاب در برابر طاغوتها و تربيت كننده و پرورش دهنده روح حماسه و ايثار است. گريه بر مصائب سالار شهيدان باعث زنده نگه داشتن نهضت حسيني است. چنان كه به اسارت رفتن خاندان امام باعث پايمال نشدن خون شهيدان كربلا شد. در اثر رساندن پيام امام به مردم كوفه و شام توسط امام سجاد(ع) و حضرت زينب(س) نهضت عاشورا به ثمر نشست.
به تعبير شهيد مطهري “گريه بر شهيد، شركت در حماسه او و هماهنگي با روح وي و موافقت با نشاط و حركت او است". (5) گريه در فرهنگ عاشورائيان سلاح هميشه برّاني است كه فرياد اعتراض به ستمگران را دارد. اشك زبان دل است و گريه فرياد عصر مظلوميت، رسالت اشك نيز پاسداري از خون شهيد است. به تعبير حضرت امام خميني(ره) “گريه كردن در عزاي امام حسين، زنده نگهداشتن نهضت است. گريه برمظلوم، فرياد مقابل ظالم است". (6)
پي نوشت ها:
1. شوري(42)، آيه 23، هود(11)، آيه 29.
2. علامه مجلسي، بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار، ناشر اسلاميه، ج10، ص 114.
3. همان، ج64، ص76.
4. شيخ صدوق، أمالي الصدوق، اعلمي، ص130.
5. مرتضي مطهري، شهيد(ضميمه قيام و انقلاب مهدي)، ص 124.
6. امام، صحيفه نور، قم، موسسه تنظيم و نشر آثار امام، ج 8، ص 70.